سه‌شنبه ۹ دی ۱۳۹۹ - ۱۷:۳۸
فقه با انگاره قبول نظامات شرعی/ آیات و روایات دلالت بر فقه نظام دارند

حوزه/ ما فقه نظام داریم. روایات و آیات ما دلالت بر این مطلب می‌کند و استنباط ما باید بدون این‌که از هنجار شناخته شده اجتهاد خارج شود با حفظ انضباطات فقهی به این سو برود.

به گزارش خبرگزاری حوزه، آیت‌الله علیدوست در جلسه هم‌اندیشی فقه نظام، به بررسی موضوع فقه با انگاره قبول نظامات شرعی و لزوم استنباط آن نظامات و انگاره انکار،  پرداخت و با طرح این پرسش که «آیا نظام داریم؟ آیا فقه ما باید عهده دار نظام یا نظامات باشد یا خیر؟»، تصریح کرد: من نظام را بیشتر به معنای سیستم می‌دانم و منظورم از فقه با انگاره قبول نظام همین است.

وی افزود: ما در شریعت مجموعه احکامی داریم که ممکن است خرد یا قاعده باشد. حتی قاعده ممکن است برای یک باب باشد یا یک ابر قاعده باشد همانند استصحاب. پس ما در صحن شریعت مجموعه احکام و قواعدی داریم.

استاد درس خارج حوزه علمیه قم تصریح کرد: یک نهاد دیگری به نام مقاصد الشریعه داریم. یعنی اهداف کلان شارع در بحث رسول، انزال کتاب و تشریع مقررات است. آیا جدای از مجموعه احکام و مقاصد شریعت که متوجه می‌شویم، چیست – حالا چه قبول کنیم در استنباط نقش دارد یا ندارد – ما یک حلقه واسطی به نام نظام و نظامات داریم؟

وی ادامه داد: اگر ما توانستیم تصور کنیم که نظام داریم ممکن است قائل باشیم که در استنباط احکام منظور استنباطات اتمیک(خرد) باید نظامات را در نظر گرفت. این جاست که ممکن است استنباط فقیه تحت تأثیر آن نگاه قرار گیرد.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در تشریح دیدگاه‌های مختلف نسبت به فقه نظام یادآور شد: یک نگاه می‌گوید ما چیزی به نام نظامات نداریم. نگاه دیگر می‌گوید اگر هم داریم در نظر گرفتن آن‌ها کار فقیه نیست، بلکه فقیه موظف است که استنباط اتمیک کند و این‌ها را کنار یک دیگر قرار دهد بدون این‌که دغدغه انسجام این مستنباطات اتمیک را داشته باشد.

وی اضافه کرد: بنده فکر می‌کنم یکی از خلأهایی که ما در قانون گذاری جمهوری اسلامی داریم این است که نوع پاسخمان به این پرسش چگونه است. یک نگاه داریم که احکام را تابع مصالح و مفاسد نمی‌داند، حتی اصل جعل شارع را تابع مصلحت نمی‌داند. بنابراین مصلحت و مفسده در این نظام فکری معنا ندارد. البته این نوع نگاه در نظام فکری خود دارای پارادوکس است چون از یک سو این قول را دارد و از سوی دیگر قائل به قیاس است.

آیت‌الله علیدوست افزود: نظریه دیگر می‌گوید احکام تابع مصالح و مفاسد است و معروف است که عدلیه از جمله امامیه این نظر را دارند گرچه مناقشاتی نیز دارد. وقتی تبعیت را پذیرفتیم، اگر قائل شدیم که ما هیچ راهی به درک ملاکات احکام نداریم مگر جایی که شارع مقدس به عنوان منشأ جعل تصریح کند، در این صورت فقیه باید تنها با اسناد مبین احکام سروکار داشته باشد و نمی‌تواند از این اسناد یک قدم جلو برود. در این صورت قرار دادن اسناد در کنار هم در یک نظام حلقوی یا هرمی یا حتی مطالعه مقاصد و نقش عقل موضوعیت ندارد و عملا یک نوع باور اشعری وارد استنباط می‌شود.

وی افزود: اندیشه سومی داریم که خیلی از آقایان و صاحبان کرسی درس معتقدند ما نظام داریم، اما از طریق همین استنباط اتمیک به نظام می‌رسیم. یعنی نظام را امر تحصیلی نمی‌دانند امری حصولی می‌دانند. از این رو کتاب‌های فقهی ما براساس استنباط اتمیک است. مثلا مکاسب و جواهر این گونه هستند.

استاد برجسته حوزه علمیه قم عنوان کرد: البته افراد این اندیشه می‌توانند به دو گونه پاسخ دهند، یکی این‌که بگویند من قائل به نظام نیستم، ما هستیم و همین احکام. دوم، بگویند از همین احکام به صورت اتوماتیک نظام برقرار می‌شود. بنده عرض می‌کنم که نهادهای قانون گذاری ما مثل شورای نگهبان همین نگاه را داشته است. لذا دغدغه آن‌ها این بوده که یک مسأله پیدا شود و برای آن مسأله جواب پیدا کنند.

وی تأکید کرد: نگاه چهارم این است که بگوییم، ما چیزی به نام مصالح و مفاسد داریم و کنترل شده می‌شود این مصالح و مفاسد را فهمید و از طریق نصوص دینی وقتی در کنار یک دیگر قرار می‌گیرند(نظام حلقوی) یا در طول هم قرار می‌گیرند(نظام هرمی) به یک سری نظام رسید. یعنی نظام خط تسبیحی است که اجزای را کنار یک دیگر قرار می‌دهد. بنده نظام را بین احکام و مقاصد تصور می‌کنم.

آیت‌الله علیدوست گفت: برای مثال در دنیای امروز دو نظام اقتصادی کلان داریم که هر کدام از این‌ها گاهی خرد می‌شود؛ نظام اقتصادی کاپیتالیسم و نظام اقتصادی سوسیالیسم. اسلام چه نظام اقتصادی دارد؟ جواب‌هایی که داده می‌شود؛ ندارد. دارد ما نمی‌فهمیم. دارد ولی از طریق همین احکام اجاره، جعاله، بیع و… می‌رسیم. دارد ولی از طریق احکام اجاره و… نمی‌رسیم. لذاست اینجاست که شهید صدر نظام دو استنباط را مطرح می‌کند. در استنباط اول فقه الاحکام، سپس فقه النظریات مدنظر است.

وی بیان داشت: نتیجه این‌که ما فقه نظام داریم. روایات و آیات ما دلالت بر این مطلب می‌کند و استنباط ما بدون این‌که از هنجار شناخته شده اجتهاد خارج شود با حفظ انضباطات فقهی به این سو برود. البته اگر بدین سو برود گاهی مشکل قانون گذاری حل می‌شود، گاهی مشکل اجرائیات، ولو من معتقد نیستم همه مشکلات با اصلاح فقه حل می‌شود.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در بخش دیگری از سخنان خود در پاسخ به پرسش «این‌که شما گفتید مکاسب و جواهر به موضوع نظام نپرداخته است، شاید چون محل ابتلا نبوده است این کار را کردند و گرنه اگر محل ابتلا بود می‌پرداختند.» تصریح کرد: اولاً، حداقل اگر زمان این بزرگواران هم محل ابتلا نبوده که بوده است این گونه نیست که بگوییم حتما باید حکومتی باشد تا نظامی داشته باشیم.

وی یادآور شد: البته برخی از نظام‌ها باید در سایه حکومت و رهبری الهی باشد ولی برخی مسائل این گونه نیست. پس نگوییم محل ابتلا نبوده است. ثانیاً، اگر برای این افراد قابل توجیه باشد، ولی برای دهه‌های اخیر قابل توجیه نیست. در گذشته ما راحت می‌توانیم برخی جاها نظام را پیدا کنیم.

آیت‌الله علیدوست خاطرنشان کرد: این‌که برخی آقایان می‌گویند چگونه است که هزار سال کسی به این مسائل توجه نداشته ولی شهید صدر به این نتیجه رسیده است، به این افراد باید گفت شما چقدر این موضوع را در گذشته به شرط شی مورد بررسی قرار داده‌اید. مثلا آثار علامه، شیخ طوسی، ابن ادریس و… را مورد بررسی قرار داده‌اید؟ البته شاید در آثار این افراد اصطلاح نظام نباشد ولی برخی مطالب مطرح شده برای نظام است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha